تهران-تحریریه- علیرضا گودرزی نویسنده کتاب نیاز به بیداری در یادداشتی برای تحریریه به بررسی دلایل کاهش نرخ ازدواج پرداخت.
معضلات اجتماعی برای هرکشوری مخرب بوده وجوامعی که توانایی حل وگذراز این بحرانها را نداشته باشند محکوم به شکست و انحطاط می باشند، کشورما نیز از نظر اجتماعی در شرایط حساس و خطرناکی قرار گرفته است که اگر روند رو به رشد آن ادامه یابد آینده ای ترسناک در انتظار ایران خواهد بود.
بحث ازدواجهای سفید وبدون تعهد هر روزه افزایش می یابد و آمارهای کنونی نشان می دهد کاهش جمعیت وخطرات بدنبال آن چالش جدیدی برای ایرانیان است وچون کاهش جمعیت رابطه مستقیمی با ازدواج دارد این مطلب را در جهت دلایل کاهش ازدواج ارائه کرده ایم.
بالا رفتن سن
یکی از دلایل کاهش ازدواج میان جوانان بالا رفتن سن آنها می باشد درگذشته ازدواج در سنین پایینتری صورت می گرفت و تا چندین هزار سال این روش ادامه دار بوده است اما تعریف زندگی در زمان حال تغییر یافته و سن ازدواج را بالا برده است در سنین کودکی به مدرسه می رویم.
در دوران نوجوانی و جوانی به دبیرستان و دانشگاه تا به فرم ایده ال امروزی رسیم تا در نهایت به شغل و درآمد مناسب دست یابیم، بالارفتن سن بر اثر تحصیل از ما موجودی ساخته است که تن به هرکاری نداده و بدنبال شغلها وپست های مناسب می باشیم اما غافل از آنیم که رسیدن به شرایط ایده ال ومطلوب زندگی مستلزم زحمت و صرف زمان است
و با اوضاع فعلی دسترسی به چنین شرایطی برای ما بسیار محدود است امروزه جوانان از نظر اقتصادی تمایلی به بنگاههای دیربازده نداشته و به دنبال راهی برای رسیدن به ثروت درکوتاه مدت می باشند از این روی پس از مدتی در بازار کسب و کار سرخورده شده ومجبور به پذیرش شرایط موجود می شوند و برای رسیدن به حداقلهای زندگی روی به بازارهای کارمی آورند.
سرعت رشد تکنولوژی زندگی را برای ما سخت کرده و ما برای رسیدن به آن و استفاده از امکانات زمان وجوانی را از دست می دهیم
دلایل اقتصادی
امروزه برای شروع یک زندگی شرایط سختی وجود دارد، داشتن تحصیلات، کار مناسب، خانه، اتوموبیل و بسیاری دیگر.... آغاز زندگی را با چالشهای متعددی رو برو ساخته است، عواملی همچون بحرانهای مالی در کشور، کمبود کار ودستمزد رسیدن جوانان به شرایط ازدواج را میسر نمی سازد وبدنبال آن با تبلیغ زندگی لوکس و مدرن توسط صدا و سیما، شبکه های اجتماعی و ماهواره ها توقعات جوانان افزایش یافته وبسیاری از جوانان علت ازدواج و فلسفه آن را به درستی درنمی یابند، امروزه بسیاری از جوانان ازدواج را بصورت معامله در نظر می گیرند و اصالت وتواناییهای فردی با پول ومادیات سنجیده می شود وعشق از ارزش کمتری برخوردار شده است.
دلایل اجتماعی
درگذشته زنان و مردان برای تشکیل خانواده و زندگی مستقل ازدواج می کردند وزندگیشان با حد اقل های ممکن شروع می شد اما در زمان حال بسیاری از جوانان به دنبال رسیدن به بهترین شرایط وحد اکثرهای زندگی می باشند، عواملی همچون جو تجملی موجود که توسط تبلیغات ماهواره ها، سینما و شبکهای اجتماعی بوجود آمده، فرهنگ ما را تغییر داده است.
امروزه زیاده خواهی بسیاری از زنان دلسردی و یاس را برای مردان بوجود آورده است و همچنین با کاهش تعهد میان مردان وزنان معضلات بیشماری بوجود آمده است، سینما، تلویزیون و رسانه به دنبال منافع اقتصادی به ناچار و بنا به سلیقه روز روی به نمایش زندگی اشرافی آورده و برای جذابیت فیلمها و برنامهای خود خیانت و فریب را به نمایش درمی آورند
نمایش قدرت و ثروت در میان بسیاری ازثروتمندان، رجال سیاسی کشور و فرزندان آنها عامل دیگری برای تغییر در فرهنگ ما بوده است، فرهنگ قناعت و سازش با یکدیگر و کمک رسانی در زمان تنگدستی بشدت کاهش یا فته است و مطالبات زنان هرروزه افزایش می یابد بطوریکه بسیاری از مردان توانایی برآورده کردن خواسته های آنان را ندارند.
گسترش افکار فمینیستی
امروزه جنبشهای فمینیستی در جهان روبه رشد بوده که بدنبال حقوق بیشتر برای زنان می باشد اما آنچه که بدان توجه نمی شود سیاستهای پشت پرده در براه اندازی آن است.
در اینجا لازم است به نکته ای در ادیان در مورد اغفال حوا بدست شیطان و در پی آن تبعیت آدم از حوا اشاره کرد وآن حکایت را با شرایط امروزی مطابقت داد
نظام سرمایه داری حاکم بر جهان برای تشویق مردم به خرید و مصرف بیشتر در جهت بدست آوردن منافع اقتصادی همواره زنان بسیاری را به خدمت گرفته و آنها را بازیچه دست خود قرار داده است.
امروزه برای فروش محصولات از زنان به عنوان جذب کنندگان مشتری استفاده می شود و نگاه انسانی نسبت به زن کاهش یافته است البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که بسیاری از زنان به موفقیتهای چشمگیری رسیده اند و زنان متعهد ودارای مدیریت بالا نیز بوجود آمده است.
اما سرمایه داری زنان بیشماری را به کالایی برای تجارت خود درآورده است از این روی افکار فمینیستی را در جهان گسترش می دهند و به دنبال نگاه ابزاری نسبت به زنان می باشند، بسیاری بر این باورند که جهان تغییر کرده است و زمان پایان سنتها فرا رسیده است ولی باید بدانیم سنتهای چندین هزارساله مردمان جهان قوانینی برای بقاء و اتحاد میان آنان بوده است اما سرمایه داری برای اعمال حاکمیت بر جهان بنیان خانواده را نشانه می رود و با از بین بردن اتحاد میان انسانها به اهداف خود دست می یابد اهدافی همچون تشویق زنان به ناباروری، زندگی مجردی و لذت طلبی فردی درجهت کاهش جمعیت و کنترل جهان. آمارهای جهانی نشان می دهد، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی درمیان زنان در حال پیشی گرفتن از مردان است از این روی می توان نتیجه گرفت اهمیت ازدواج برای زنان در جهان بشدت کاهش یافته است.
زنان خیابانی
یکی از دیگر عوامل کاهش ازدواج درسطح جهان زنان روسپی و خیابانی می باشند آمارهای جهانی نشان می دهد، هرروزه به تعداد زنان اینچنینی در جهان افزوده می شود و نظام جهانی نام جدیدی را به آنان نسبت می دهد.
عنوان کارگر جنسی نامیست که ازطرف نظام جهانی برای زنان روسپی در نظر گرفته شده است، نگاه تحقیرآمیز نسبت به انسانها تا بدینجا افزایش می یابد ¬که به کارگر جنسی شهرت می یابند، در گذشته مراسم و آیین خاصی برای رسیدن به غرایز جنسی وجود داشت و مردان و زنان برای رسیدن به نیارهای جنسی میبایست آمادگیهای لازم را بدست می آوردند
اما امروزه دستیابی به نیار جنسی در پی ارتباطات مخفی وپیش از ازدواج با شرایط موجود به آسانی صورت می گیرد از همین روی شدت اشتیاق نسبت به ازدواج کاهش یافته است و جوانان نسبت به گذشته تمایل چندانی به این مهم نشان نمی دهند
باید به این نکته اشاره کنیم که درحال حاضر روسپیان معروفی در سطح جهان وجود دارند که به درآمد و ثروتهای کلانی رسیده اند اما آنچه که باید به آن توجه کنیم این است که نظام سرمایه داری برای جذب مخاطب تعدادی را به اوج شهرت و ثروت می رساند و آنها را به سمبل و بتی برای بدام انداختن مردمان جهان تبدیل می کند
بتهای ساخته شده در قرون گذشته به شکل جدیدی در جهان موجودیت یافته اند و هر روزه انسانهای زیادی را بسمت خود می کشانند، در اینجا می توانیم به فلسفه وجود شیطان باور بیشتری داشته باشیم که امروزه توانسته است جهان را بسمت خود کشاند، ما با سحر وجادوی شیطانهای امروزی به خواب غفلت فرو رفته ایم، برای رهایی از آن نیاز به بیداریست.
علیرضا گودرزی
نظر شما